تیری در پا

در جریان یکی از جنگهای اسلام تیری بسوی علی ابن ابی طالب (ع) رها شد و علی (ع) که سخت درگیر پیکار بود متوجه آن نشد ؛ تیر با شدت تمام به ران مبارک حضرت امیر(ع) برخورد کرد و از سوی دیگر ران وی سر در آورد
فریاد جان خراش یا الله یا الله حضرت آنچنان در میدان پیچید که همگان را متوجه خود ساخت ؛ چند نفر از یاران بسوی او دویدند و او را با همان وضعیت به پشت میدان نبرد منتقل کردند ؛ خون بشدت از ران مبارک علی ابن ابی طالب (ع) فوران می کرد

تیری در پا

در جریان یکی از جنگهای اسلام تیری بسوی علی ابن ابی طالب (ع) رها شد و علی (ع) که سخت درگیر پیکار بود متوجه آن نشد ؛ تیر با شدت تمام به ران مبارک حضرت امیر(ع) برخورد کرد و از سوی دیگر ران وی سر در آورد
فریاد جان خراش یا الله یا الله حضرت آنچنان در میدان پیچید که همگان را متوجه خود ساخت ؛ چند نفر از یاران بسوی او دویدند و او را با همان وضعیت به پشت میدان نبرد منتقل کردند ؛ خون بشدت از ران مبارک علی ابن ابی طالب (ع) فوران می کرد
پزشک سپاه سعی کرد تیر را از ران وصی رسول خدا(ص) خارج سازد ولی هرتکانی که به تیر می داد یا الله .یا رسول الله وی جانها را به درد می آورد ؛ پزشک چون نتوانست به هیچ ترفندی تیر را از ران مبارک مولى الموحدین خارج سازد زخم را در همان وضعیت پانسمان نمود و بالای زخم را با تکه طنـابی بست تا از خونریزی جلوگیری کند
بعد از جنگ پیامبر بهمراه جمعی از یاران به چادر پزشک رفتند و جملگی دور علی (ع) حلقه زدند اگرچه هریک از آنان زخمهای کوچک و بزرگی برداشته بودند وپزشک در حال پانسمان آنان بود ولی همه گوئی زخمهای خود را فراموش کرده بودند و تنها به علی (ع) می اندیشیدند در این حال پیامبر (ص) در حالی که به آرامی وبی صدا به گونه ای که کسی متوجه نشود اشک می ریخت از چادر پزشکی خارج شد وبسوی چادر خود رفت ؛ وقتی محمد (ص) به اطراف نظری انداخت بسیاری از یاران را گریان دید در این حال پزشک که بهبود علی (ع) را تنها در بیرون آوردن تیر از پای او می دید ؛ با شکستن انتهای تیر سعی کرد تیر را از قسمت جلوی زخم بیرون بکشد ولی شدت درد بقدری زیاد بود که دوباره دردی بسیار شدید تمام وجود علی (ع) را فرا می گرفت؛ در این حال همگی اهل چادر و برخی از یاران در بیرون چادر باصدای بلند می گریستند
به زودی خبر مجروحیت علی (ع) و عاجز شدن پزشک از در آوردن تیر به مدینه و به فاطمه (س) رسید؛ و او نیز بر خیل اشک ریزان افزوده گشت
فاطمه (س) در یک لحظه گوئی فکری به ذهن پاکش خطور کرده باشد پیکی را بسوی سپاه فرستاد تا نکته ای را به پدر یادآوری کند وقتی پیام فاطمه (س) به رسول اعظم (ص) رسید به یکباره لبخندی برلبان پیامبر (ص) نقش بست به گونه ای که همگی از این تغییر حالت پیامبر (ص) متعجب شدند ،وقت نماز پیامبر جامه های خونین علی (ع) را از تنش خارج کرد و کمک کرد تا او برای نماز وضو بگیرد آنروز علی (ع) بخاطر زخمهای عمیق وتیری که به پا داشت نماز را در حالت نشسته شروع کرد وقتی علی(ع) تکبیرةالاحرام نماز را گفت گوئی از زمین وتمام اهل آن منقطع شد ؛ پیامبر اشاره ای به پزشک کرد و او که هنوز از اینکه در این حال برای خارج کردن تیر از پای علی ع اقدام کند تردید داشت ؛ بسوی وی رفت و تیر را در پای علی(ع) لمس نمود ولی اینبار برخلاف گذشته دیگر از علی(ع) صدائی جز صوت مناجات در نماز خارج نشد؛ پزشک تیر را از پای وی خارج کرد بدون اینکه کوچکترین حرکت و ناله ای از او شنیده شود خونریزی دوباره آغاز شد و پزشک دوباره جریان خونریزی را بست تا خونریزی را قطع کند پس از نماز علی(ع) متوجه جامه خود که دو باره خونریزی کرده بود و پایش شد ولی تیر را در پای خود ندید ؛ سئوال کرد که تیر را چه زمانی از پای من خارج کردید ؛ وپیامبر داستان خارج کردن تیر در حال نماز را برای وی نقل کرد ، داستان دهان به دهان بین مسلمین و اهل مدینه پیچید ؛ و هرکس ماجرای تیر را می شنید میگفت: به راستی نماز حقیقی به این میگویند

تاريخچه پيدايش نماز(مقاله)

13 داستان وحکایت از نماز

داستانی که کیفیت نماز علی(ع) را نشان می دهد

ع ,علی ,تیر ,؛ ,نماز ,ران ,علی ع ,تیر را ,را از ,یا الله ,ران مبارک ,نبرد منتقل کردند

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خبر پو تجهیزات دندانپزشکی نالر جاز موزیک | دانلود آهنگ جدید | فیلم | سریال و انیمیشن با آپدیت روزانه sarvebahari خرید اینترنتی جاوید دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. مطالعات اجتماعی متوسطه اول بیجار tamirbo پیشنهاد ارزشیابی فرهنگیان